-->
کاپیتان نمو






[Powered by Blogger]

5.04.2003

٭ دومین روز از سفر دریائی رو به پایان است .
در دو مایلی ساحل در حال صید هستیم . هدف از انجام این گشت تحقیقاتی بررسی صید و پراکنش نوعی عروس دریائی ست که به تازگی در آبهای جنوب شدیداً افزایش پیدا کرده و صید و صیادی منطقه رو با یک بحران جدی روبرو کرده .
این کشتی 26 سال از ساختنش می گذره . ایتالیائی ست و از نظر امکانات رفاهی و ناوبری با شناورهائی که قبلاً با آنها به دریا رفتم اصلاً قابل مقایسه نیست . سیستمی کاملاً ساده و قدیمی داره که هیچ تغییری در اون به وجود نیاوردن . اگه مشکلی پیش نیاد یک روز زودتر یعنی چهارشنبه گشت تموم میشه و به ساحل برمی گردیم . هرچند تا شنبه باید صبر کنم که روز پرواز به محل اقامتم هست .
امروز قرار بود که کامپیوترم از تهران فرستاده بشه و یکی از دوستام بره فرودگاه و اون و بیاره . از شما چه پنهون که بدجوری دلم برای کیبوردم تنگ شده . خیلی زودتر دلم میخواد برگردم و سیستم جدیدم رو ببینم . ولی چاره ای نیست باید تا روز شنبه صبر کنم .
در این روزها از دوستهای همیشگی م خبری نبود . در منطقه خودم که کار می کردم همیشه دلفین ها دور و بر کشتی بودن و تمام مدت همراهمون بودن که احساس تنهائی نکنیم . برخلاف منطقه خودم که همیشه کاکائی ها با سر و صدای زیاد روی کشتی می نشستن و منتظر بودن که ما ، ماهی های اضافی رو توی دریا بریزیم . چه صفائی داشت . گرچه اینجا پرستوهای دریایی رو می بینم .
امروز در سالن غداخوری وقت نهار ، دو پرنده کوچیک رو دیدم که با اضطراب زیاد در حال پرواز بودن و دنبال راه خروج می گشتن . ملوان ها با لذت به اونها نگاه می کردن . کلی باهاشون حرف زدم تا بتونم راضی شون کنم پنجره ها رو باز کنن تا پرنده ها بتوونن خارج بشن . نمی دونم چطور بعضی ها با دیدن یک پرنده یا هر جانور دیگه ای در قفس و یا در اسارت لذت می برند . این سوالیه که همیشه از خودم می پرسم .
خوب دوستهای خوبم باز هم در پایان این بخش از سفرنامه ، یک بار دیگه جای همگی تون رو در پهنه این وسعت دریائی زیر این وسعت آسمونی خالی می کنم .




* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Home