٭ يه خودکشی واقعی. در سه شبانه روز گذشته فقط ۱۲ ساعت خوابيدم و باقی اين مدت پای کامپيوتر بودم. حالا بماند که اين خستگی چقدر از بازده کاريم کم کرد و حتی يه بار يه اشتباه در فرمول دهی در يکی از صفحات Excel باعث شد که تموم آناليزهام بهم بخوره و به رقم وحشتناک بالای ۵۰۰ هزار تن بيوماس (توده زنده) آبزيان منطقه برسم. اون روز رو هيچوقت يادم نميره که تا صبح بيدار بودم و وقتی در اداره در حالی که پای کامپيوتر چرت ميزدم يه دفعه چشمم به اين عدد خورد. خواب ، هوش ، حواس و خلاصه همه چی از سرم پريد. مثل مرغ سر بريده بال بال ميزدم و اصلا فکرم کار نمی کرد. سه ساعت تمام فکر کردم و اون صفحه رو مرور کردم ولی باز هم ديدم همه چی درسته. زنگ زدم برای يکی از همکارام و گفتم که جريان چيه. خنديد و گفت: کاپيتان قاطی کردی. بزار فردا برو سراغش. گفتم: نميشه ، خودت ميدونی که الان همه فکرم اونجاست و تا پيداش نکنم نمی تونم استراحت کنم. بهترين راهنماييش اين بود که بهم گفت: از اداره برو بيرون و يه دوری بزن و بعد برگرد و بشين کارهات رو مرور کن.
همين کار رو کردم و تو اون گرما رفتم بيرون. نمی دونم ، شايد آفتاب که به سرم خورد تازه اون سلولها شروع به فعاليت کردن که به محض اينکه برگشتم در کمتر از ۵ دقيقه اشکال رو پيدا کردم. با اينکه ميدونستم حالا بايد همه کارها رو از نو شروع کنم ولی خوشحال بودم که بالاخره اشکال رو پيدا کردم.
حالا چرا اينقدر عجله دارم.
فقط و فقط برای روز چهارم مرداد که روز بزرگی برام هست. روزيه که تصوارتم برای چندمين بار محک می خوره. تصويری که در ذهنم نقش بسته با واقعيت برخورد ميکنه و خيلی دلم می خواد ببينم چقدر تصوراتم درست بوده. اگه رؤسای محترم اداره لطف کنن و اشکال تراشی نکنن برای اولين بار در اين هفت سال می خوام به مرخصی تابستانه برم. هر چند که برخلاف ساير همکارام نمی تونم مثلا يه ماه بمونم و بايد طی ده روز برگردم. همينش رو هم قبول دارم و دعا می کنم گير ندن و بزارن که برم. جالبه که براساس قانون ما می تونيم سالی دوماه به مرخصی بريم ولی امکان استفاده از اون رو به من نمی دن.
يه خبر خوب و خوشحال کننده هم ديروز بهم رسيد و اون ارسال گزارش تحقيقاتيم به دفتر رياست جمهوری بود. نمی دونم اينبار آفتاب از کدوم طرف طلوع کرد که آقايون امانت داری کردن و ميگن که اصل گزارش رو به همراه اسم خودت فرستاديم. ولی من تا رونوشت نامه به دستم نرسه باور نمی کنم. باورش واقعا برام سخته.