٭ فقط يه لحظه تصور کنين که « کـور » شدين. چه حالی پيدا ميکنين؟
ديشب ساعت ۳:۳۰ مشغول کار بودم که برق قطع شد. UPS فقط ۱۰ دقيقه انرژی داشت. بعد از خاموش کردن کامپيوتر هيچ چيز رو در اتاق نمی تونستم ببينم. از اتاقم تا آشپزخونه چند بار به ميز و صندلی خوردم و با سر و صدای من بچه ها بيدار شدند. عجيب بود ، هيچوقت اينقدر اينجا تاريک نشده بود. با خودم فکر کردم که اگه يه روزی کـور بشم ، آيا می تونم به زندگيم ادامه بدم. جوابی براش نداشتم و ندارم. تصورش هم برام غير ممکنه چه برسه به اينکه واقعيت پيدا کنه.