٭ در اين ماموريت اتفاقات جالبی برام افتاد که به تدريج اينجا می نويسم. در فرودگاه بعد از گرفتن کارت پرواز به طرف سالن پرواز رفتم. وقتی به بازرسی رسيدم اين قضيه هم عصبانيم کرد و هم کلی بعدش خنديدم.
کيف رو گذاشتم که از X-Ray رد بشه و خودم از دری که از قرار معمول به فلز حساس هست گذشتم. صدای بوق دستگاه بلند شد. مامور گفت: خودکار و کيف پولت رو در بيار و دوباره از در رد شو. برگشتم و هر چی تو جيب هام داشتم در آوردم. باز سر و صدای دستگاه بلند شد. مامور گفت: کمربندت رو در بيار. خدا خدا می کردم اين دفعه ديگه صدای بوق بلند نشه ، وگرنه کار به جای باريک کشيده مي شد و شايد مجبور می شدم لباسهام رو هم در بيارم. اين دفعه از خوش شانسی صدائی بلند نشد.
رفتم کيفم رو بگيرم که گفتند: بازش کن. بازش کردم. طرف هر چی توش بود در آورد و ريخت رو ميز. تو جيب کيف يه کاغذ مچاله شده پيدا کرد. لبخندی زد و بازش کرد. به خيال خودش مچم رو گرفت. وقتی ديد در اون کاغذ کوچولو ، يه باتری هست ، به گمونم حالش گرفته شد. نمونه باتری ماشين حسابم بود که هنوز فرصت نکرده بودم يه دونه نو بخرم.
دوربين رو در آورد و گفت: درش رو باز کن. گفتم: اين دوربين ديجيتالی هست. فيلم نمی خوره و دری برای فيلم نداره. باورش نشد و کلی باهاش کلنجار رفت و آخرش هم بيخيالش شد. رفت سراغ « فلش ديسک ». گفت: اين چيه؟ گفتم: فلش ديسک ، يه نوع حافظه کامپيوتر هستش. باز هم باورش نشد و گفت: بايد بره بازرسی چک بشه.
خنده دار ترين قسمت قضيه اينجاست. يه لاک غلط گير قلمی دارم که همه جا با خودم میبرمش. لاک بسيار خوبی هست و تقريبا بهش عادت کردم. تکونش داد و گفت: توش چيه؟ گفتم: يه ساچمه برای بهم زدن محلولش. گفتن ساچمه کافی بود که اين هم بره کنار فلش ديسک.
گفت: همين جا باش تا برم اينا رو چک کنم و بيام. کلافه شده بودم و اعصابم بهم ريخته بود. بعد از يه ربع اومد و اونا رو تحويل داد و گفت: با اين خودکار چند خط نوشتيم ، اشکالی که نداره؟ گفتم: چه اشکالی بايد داشته باشه؟ ولی دوست عزيز اين لاک غلط گيره نه خودکار که باهاش بخواين بنويسين.
فکر کنم لازم باشه که يه دوره برای اين بازرسان بزارن که وقتی با يه چيز معمولی و البته از نظر اونها غير متعارف برخورد می کنند نظير: دوربين ديجيتالی ، فلش ديسک و البته لاک غلط گير ، اينقدر مردم رو معطل نکنن و سوژه ای برای وبلاگ نسازند.
در متن بعدی زندگی سه چهار شب در کنار آفريقائیها رو مينويسم ، فکر کنم جالب باشه.