-->
کاپیتان نمو






[Powered by Blogger]

11.13.2004

٭ از کامنتهای دوستان اينجور متوجه شدم که برداشت اونها از نوشته قبليم اينه که ما در برخورد با مشکلات از هر نوعی که باشه ، دست روی دست بگذاريم و بشينيم دعا کنيم و ذکر بگيم و به اين اميد باشيم که چون به خدا توکل کرديم ، همه چيز درست ميشه. نه اينطور نيست و شايد خلاصه نوشتن اون مطلب اين شبهه رو در دوستان بوجود آورده باشه.
رحمت و لطف بی دريغ خدا در اختيار انسان قرار گرفته و هر کسی بسته به لياقت و درجه اعتقاد خودش از اين رحمت برخوردار ميشه. ما در واجهه به مشکلات تمام تلاشمون رو ميکنيم و در اين تلاش لطف و مدد خدا رو از درگاهش می خواهيم. منظورم از توکل به خدا ، درخواست کمک و ياری خداوند هست برای رسيدن به هدفمون و نه چيز ديگه.
ناصر ، دوست عزيز؛
در اينکه اونی که اون بالاست ، مسيرهای زيادی رو جلوی پای ما گذاشته شکی نيست ولی اينکه به هزار و يک دليل بخواد رابطه ای برقرار بشه يا نشه ، برای من قابل قبول نيست. در اينصورت مبحث مختار بودن و اختيار داشتن انسان در انتخابی عمل کردنش زير سئوال ميره و اينطور به نظر مياد که سناريوی زندگی اون فرد از قبل نوشته شده و اون بايد در اين قالب از پيش تعيين شده قرار بگيره و بصورت اجباری نقشش رو ايفاء کنه. اتفاقا به نکته خوبی اشاره کردی ، بله ، مسيرهای زيادی وجود داره و اين ما هستيم که انتخاب ميکنيم در کدوم مسير قدم بگذاريم. نکته ديگه اينه که چيزی که سرنوشت ناميده ميشه ، حتمی و لازم الاجرا نيست و در طول زندگی بارها و بارها تغيير ميکنه و نوع تغييراتش حالا چه مثبت و چه منفی ، تحت تاثير مستقيم اعمال روزانه ماست. تجربه نشون داده که تنها يک حرکت بسيار کوچيک چه بصورت عمدی و چه بصورت سهوی ميتونه کل مسير رو تغيير بده و انسان سر از جائی در بياره که اصلا تصورش رو هم نمی کرد. متاسفانه اين فکر در ذهن خيليها هست که حتی اين تغييرات هم خواست خداوند بوده که در زمان مشخصی ، حرکتی از ما سر بزنه که مسيرمون عوض بشه. اين مطلب هم با بحث اختيار داشتن انسان منافات داره. اگه انسان مختار نبود ، دليلی برای آفرينش وجود نداشت و کل آفرينش زير سئوال می رفت.
در لايق بودن افراد برای رسيدن به خواسته هاشون از هر نوعی که باشه ترديد نکن. اين حرف من نيست که در لحظه نوشتن اون مطلب به ذهنم رسيده باشه. اين مطلب گفتار بزرگانی هست که از مصاحبت اونها در اين مدت بهره مند بودم. بسط دادن اين مطلب ، طولانی ميشه و در قالب يک نوشته وبلاگی نمی گنجه.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Home