٭ از چند روز پيش هوا ابری شده بود و احتمال بارندگی زياد بود. آمارگيری رو که تموم کردم کاپيتان کشتی گفت تا تاريک نشده برگرد وگرنه ديگه قايق رو به ساحل نمی فرستم. خورشيد يواش يواش داشت غروب می کرد و رنگ آب هم هر لحظه قرمزتر می شد. سوار قايق که شديم ، نم نم بارون هم شروع شد. غروبی به اين قشنگی نديده بودم. تا بحال زير بارون و هنگام غروب قايق سواری نکرده بودم. تا چند ساعت بعد از رسيدنم به ساحل تموم فکرم مشغول اون منظره بود.
تعريف يه کشتی صيادی رو زياد شنيده بودم ولی هرگز فرصتی پيش نيامده بود که از نزديک ببينمش. شناورهای صيادی معمولا اندازه های کوچکتری نسبت به کشتيهای باری دارند. ولی اين واقعا بزرگ بود. يک کشتی ۷۵ متری که ۴ طبقه داشت. کابين افسران و کاپيتان کشتی بی شباهت با سوئيت هتلهای بزرگ نبود و همه چيز رو می شد در اون کابين ديد. افسر اول کشتی که رفيقم بود گفت: از عمر اين کشتی ۳۰ سال ميگذره و حسابش رو بکن که کشتيهای جديد چه امکاناتی دارن. وقتی به پل فرماندهی رفتم از ديدن اون همه دستگاههای عجيب و غريب مات موندم. خيلی از اونها را نديده بودم. قرار شد سال آينده در يکی از سفرهای دريائی همراه اونها به دريا برم. واقعا که اسپانيائيها در ساخت اين سری از کشتيهای صيادی رودست ندارن و در دنيا در صيد به روش « Purse seine » بی رقيب هستند.
جالبترين قسمت اين سفر ، جا موندنم از پروازه. برای اولين بار از پرواز جا موندم و وقتی يادم ميفته که ساعت ۱۲ از خواب بيدار شدم و ديدم که ۴ ساعت از پروازم گذشته ، خنده ام ميگيره. به همين خاطر ديشب را تا صبح بيدار موندم که مبادا از پرواز باز هم جا بمونم.
و اما جواب سئوال متن قبلی:
همونطور که ميدونين ماهيها برای تنفس آبشش دارند و تنفس از طريق پوست هم در برخی از اونها ديده ميشه. وقتی از محيط آب خارج میشند ، اکسيژن بيشتری برای تنفس دارند و واضحه که اکسيژن هوا از آب خيلی بيشتره. ماهيان ۵ کمان آبششی دارند که در قسمت داخلی اون «فيلامنتهای آبششی» قرار داره و در سطح خارجی «خارهای آبششی». وظيفه تبادل اکسيژن بعهده فيلامنتهای آبششی هست و برای اينکار اين کمانها بايد از هم باز بشن تا آب از ميان اونها بگذره و تبادل انجام بشه. وقتی ماهی از آب خارج ميشه ، اگه پوست و اين کمانهای آبششی مرطوب نگه داشته بشه ، ماهی زنده می مونه ولی بتدريج ماهی قدرت کافی برای باز کردن اين کمانها رو از دست ميده و بدين ترتيب سطح تماس اين فيلامنتها کاهش پيدا ميکنه و بدن دچار کمبود شديد اکسيژن ميشه. بنابراين دليل اصلی مرگ ماهی در خارج از آب ، کاهش سطح تبادلات گازی در آبششها هست.جالب اينجاست که يکسری از ماهيان که از خانواده «تون ماهيان» يا «Scombridae» هستند و همه شما از کنسروهای اين ماهيان استفاده می کنند ، از آغاز تولد تا پايان زندگی دائما بايد شنا کنند و اگه در يک نقطه ثابت بمونن ، ميميرن. دليلش اينه که تبادل گازی در آبششها تنها زمانی اتفاق ميفته که آب با فشار از روی فيلامنتهای آبششی بگذره. به همين خاطر دمای بدن اين ماهيان همواره چند درجه بالاتر از دمای محيط هست و معمولا بعد از تغذيه بدليل بالا رفتن متابوليسم و افزايش دمای بدن ، برای تعديل حرارت مجبورند با سرعت زياد به اعماق دريا برند و مدتی اونجا بمونن تا دمای بدن کاهش پيدا کنه. در يکی از اين ماهيان که در ايران هم وجود داره ، گاهی اين مهاجرت عمقی تا عمق ۴۰۰ متر ديده ميشه. در حاليکه اين ماهيان همگی سطح زی هستند و در نزديکی سطح آب زندگی می کنند.