٭ فرسوده بودن بيش از حد شناور و خراب بودن موتور اصلی گشت ما رو به تاخير انداخت و فعلا همه پرسنل در حالت آماده باش کامل هستيم تا به محض تعمير شدن کشتی ، گشت رو شروع کنيم. حالا ما که هيچ ، عادت کرديم به اينجور اتفاقات ، اون کارشناس روسی رو بگو که الان تو انزلی تک و تنها مونده. اين جريان قطعا اثر منفی رو همکاری ما با روسها ميگذاره و ممکنه که در گشتهای بعدی ديگه از شناور ما استفاده نشه.
چند روز پيش با يکی از همکارانم در مورد کشتی صحبت می کردم که مدرک مهندس مکانيک کشتی هست و تعمير و نگهداری کشتی رو بعهده داره. اينجور که می گفت کشتی سيستم تهويه مطبوع نداره و اين يعنی در اين گرمای طاقت فرسا و هوای شرجی دريا بايد پوست بندازيم و کار کنيم. از همه بدتر اينکه اين کشتی سيستم آب شيرين کن نداره و اين يعنی استحمام آزاد نيست و پرسنل کشتی بصورت جيره بندی شده بايد از حمام استفاده کنند و ممکنه سه روز در ميون نوبت حمام برسه. گرمای هوا از يه طرف ، نبود سيستم تهويه و سرمائی از طرف ديگه و فقدان آب شيرين کافی يعنی يه گشت دريائی با اعمال شاقه.
می ديدم وقتی صحبت از دريا و گشتهای طولانی ميشه همه فرار می کنند و بهانه ميارن تا در گشت شرکت نکنند. پس به اين دليل بوده. با همه اين حرفها و کمبود امکانات باز هم ميگم خيالی نيست و من حاضرم هر وقت گشت دريائی انجام ميشه داوطلبانه شرکت کنم. از چند روز پيش که گفتم من با تمام اين حرفها باز هم حاضرم برم دريا ، همکاران لطف کردن و پشت سرم گفتند:
يه ديوونه از جنوب اومده که حاضره با اين همه گرفتاری که کار رو دريا داره ، باز هم بره دريا. واقعا که مخش عيب داره ، اگه عيب نداشت که هشت سال جنوب نمی موند.شايد هم حق با اونا باشه و من هم يه جورائی ديوونه هستم و خودم خبر ندارم.