-->
کاپیتان نمو






[Powered by Blogger]

8.21.2005

٭ لـو رفتـم:
چند روز گذشته رو در تهران بودم. برای روز شنبه قرار بود يه جلسه داشته باشيم و همه همکارانی که در جنوب برای طرح ملی کار می کرديم دور هم جمع شديم. در واقع جمعه شب همه در مهمانسرا بوديم. در اين شب نشينی که تا ساعت ۳ صبح ادامه داشت ، اتفاقی افتاد که هاج و واج موندم:
زمانی که جنوب بودم با همکاران استان همسايه ارتباط کاری نزديکی داشتيم و حداقل ماهی يک بار با هم تماس می گرفتيم و يا همديگه رو می ديديم. يکی از اين دوستان که بعد از انتقاليم تا بحال منو نديده بود ، تو آشپزخونه موقع چائی خوردن بهم گفت: راستی چرا وبلاگت رو آپديت نميکنی؟ صورتم کش اومد و گفتم: وبلاگ؟؟؟
گفت: آره ديگه ، مگه وبلاگ کاپيتان نمو مال تو نيست؟ مونده بودم چی جواب بدم ، گفتم: يه کم سرم شلوغه ، حوصله کار با اينترنت رو ندارم ، از کجا فهميدی که اون وبلاگ مال منه؟ گفت: يه روز داشتيم برای يه گونه ماهی سرچ می کرديم ، رسيديم به اين وبلاگ ، از محتواش معلوم بود که طرف بايد شيلاتی باشه ، وقتی مقاله فردوس يک و عروس دريائی رو ديديم فهميديم که بايد مال تو باشه.
خلاصه که لو رفتم و الان چند تا از همکاران می دونن اينجا مال کيه. با اينکه چندان هم اهميت نداره که بدونن ولی از اون روز احساس ناامنی می کنم. خودمم نمی دونم چرا.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Home