٭ بعد از اين همه سال برگشتن به زمان تحصيل يه خورده سخته. وقتی يه نفر می گفت بشينين درس بخونين وگرنه پشتتون باد می خوره و ديگه نمی تونين مثل الان وقت بگذارين برای خوندن ، حرفش برام بی معنی بود. ولی حالا دارم به اين حرف می رسم.
از وقتی فارغ التحصيل شدم تا به حال جز در مواردی که لازم داشتم به جزوات و کتابهام رجوع نمی کردم. وقتی که جنوب بودم بهانه داشتم که حس خوندن ندارم ، البته بيراه هم نمی گفتم واقعا حسی برای خوندن برام نمونده بود. ولی الان ميبينم که بايد خوند و از قافله عقب نموند.
حيف که مثل گذشته حال و حوصله وبلاگ نويسی و نوشتن مطالبی در مورد زندگی و رفتارهای جانوران رو ندارم. کتابهائی که شروع به خوندنشون کردم پر از اينجور مطالبه که گاهی خودم هم متعجب می مونم.
رقابتی سخت و تا حدی نابرابر در پيش هست ، يه طرف قضيه بروبچه های تازه فارغ التحصيل هستند که کاملا آماده هستند و مطالب براشون تازه هست. يه طرف ديگه من و امثال من هستند که سالهاست که اون درسها را فراموش کردند ولی تجربه کاری دارند و خيلی از چيزها رو در عمل و خارج از قالب نوشته ها ديدند و آزمايش کردند. بايد ديد کی برنده ميشه. من که برای امسال با اين وقت کم که برام مونده هيچ اميدی ندارم. شايد سال آينده با آمادگی بيشتری به اين مبارزه برم.